انجيلها تاريخ يا اسطوره؟
سرگذشت زندگي عيساي ناصري؛ مرد جوماني که فصل جديدي در تاريخ بشري گشود؛ جزء لاينفک بافت فرهنگيِ جوامع، و بخشي از تعاليم رسمي يا غيررسمي مردم جهان گرديده است. انجيلها در نظر بسياري از مردم چشم? جاودان حقايق و سخنان حکيمانه هستند؛ از آن جمله ميتوان «سخن شما بلي بلي، و ني ني باشد» را بيان کرد. (متّي 5:37) شايد والدين شما نيز، ولو غير مسيحي، انجيلها را به صورت آموزشهاي پايه اي به شما آموخته باشند.
براي چند ميليون نفر پيرو واقعي مسيح، انجيلها شرح زندگي مردي است که حاضر شده اند براي وي متحمل زجر و شکنجه، و حتي مرگ گردند. بعلاوه، انجيلها ميتوانند در فرد روح شهامت، استقامت، ايمان، و اميد را دميده، شالود? اين خصوصيات را براي وي فراهم آورند. با اين وصف، آيا فکر نميکنيد رد کردن انجيلها بعنوان مشتي افسانه و داستان مستلزم ارائ? دلايل و شواهد بسيار محکمي باشد؟ آيا با نظر به تأثير بسيار عميق گزارشات انجيلها بر روي افکار و اعمال انسانها، از شخصي که اصالت اين نوشته ها را مورد ترديد قرار ميدهد، گواه محکمي مطالبه نخواهيد کرد؟
در اينجا ميخواهيم نظر شما را به چند موضوع در خور تعمق راجع به انجيلها جلب کنيم. بدين ترتيب ميتوانيد نظرات گروهي از انجيل پژوهان را، که شماري از آنها حتي از مدعيان مسيحيت نيستند، در مورد اين موضوعات ملاحظه نماييد، و خودتان بر پاي? اطلاعات بدست آورده قضاوت کنيد.