• وبلاگ : نقد و بررسي مسيحيت
  • يادداشت : نقد مسيحيت شماره 3
  • نظرات : 6 خصوصي ، 78 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + davood 

    3. سومين سوء تفاهمي که براي عده زيادي پيش آمده است اينست که اصطلاح "پسر خدا" که براي عيسي مسيح بکار مي‌رود معني جسماني دارد باين معني که خدا زن گرفته و داراي پسري شده است.

    جواب: نظير اين عقيده غلط را مي‌توان در بت‌پرستان قبل از مسيحيت پيدا کرد که طبق آن خدايان ازدواج مي‌کردند و داراي فرزند مي‌شدند. افسانه‌هاي هند و يونان باستان شامل چنين مطالبي است. واضح است که چنين عقايدي بهيچوجه با اصول خدا‌پرستي واقعي مطابقت ندارد و در کتاب‌مقدس و اصول عقايد مسيحي ديده نمي‌شود. جاي تعجب نيست که اشخاص خدا‌پرست چنين عقايدي را مورد تحقير و تمسخر قرار مي‌دهند.

    نکته مهمي که بايد در نظر داشت اين است که اصطلاح " پسرخدا" بودن مسيح بهيچوجه جنبه جسماني و جنسي ندارد. در مکالمات روزمره هم گاهي چنين اصطلاحاتي بکار مي‌بريم. مثلاً وقتي مي‌گوئيم فلاني "ابن‌الوقت" است منظورمان اين نيست که او حتماً پسر وقت است، باين معني که "وقت" با زني ازدواج کرده و داراي فرزندي شده است. يا وقتي مي‌گوئيم فلاني " پدر دروغگوها" است مقصودمان اين نيست که او با زني ازدواج کرده و داراي فرزنداني شده که همه دروغگو هستند. پس چرا در مورد مسيح اين سوء‌تفاهم پيش آمده است که مقصود مسيحيان اينست که خدا زني اختيار کرده و مسيح پسر اوست؟ اين سوء‌ تفاهم را بايد رفع کرد زيرا باعث شده است که عده زيادي از توجه کردن به انجيل روگردان باشند.

    بدون شک تولد عيسي مسيح از عجيب‌ترين وقايع جهان است زيرا او بدون اينکه پدر جسماني داشته باشد از مريم باکره متولد شد و مسلمين نيز او را عيسي‌بن‌مريم مي‌خوانند. تولد مسيح از باکره حتي در قسمتهاي اول تورات بطرز عجيبي پيشگوئي شده است و در همان ابتداء که انسان بر اثر وسوسه شيطان به گناه گرفتار شد، خدا خطاب به شيطان نموده چنين مي‌فرمايد: "عداوت در ميان تو و زن و در ميان تو و ذريت وي مي‌گذارم او سر تو را خواهد کوبيد و تو پاشنه‌ي وي را خواهي کوبيد". اصطلاح "ذريت نسل زن" بسيار جالب توجه است. اشعياء نبي اين موضوع را تائيد مي‌کند و مي‌فرمايد: "اينک باکره حامله شده پسري خواهد زائيد". متي در انجيل خود تولد مسيح را بطرز جالبي تشريح مي‌کند (متي 1: 16-25) و نشان مي‌دهد که چگونه پيشگوئيهاي پيامبران در تولد مسيح از باکره انجام گرديده است. نجات دهنده عالم مي‌فرمايد: "بدني براي من مهيا ساختي (عبرانيان 5:10).

    تمام جهانيان براي شخصيت و تعاليم عيسي مسيح اهميت و احترام فراواني قائل هستند. عده‌اي او را "پيامبر معصوم" مي‌خوانند و بديهي است که او واقعاً معصوم و پاک و بدون گناه بود. البته مسيح پاک و بي گناه بود، ولي چنانکه خواهيم ديد شخصيت او خيلي بالاتر از اينها مي‌باشد. در انجيل لوقا درباره طرز حامله شدن مريم چنين مي‌خوانيم که وقتي فرشته به او خبر داد بزودي حامله خواهد شد "مريم به فرشته گفت: اين چگونه ممکن است؟ من با هيچ مردي رابطه نداشته‌ام. فرشته به او پاسخ داد: روح‌القدس بر تو خواهد آمد و قدرت خداي متعال بر تو سايه خواهد افکند و به اين سبب آن نوزاد مقدس، پسر خدا ناميده خواهد شد" (لوقا 1: 34 و 35).

    ممکن است براي عده‌اي اين سؤال پيش بيايد که چرا مسيحيان اين لقب "پسر خدا" را تغيير نمي‌دهند تا اين همه باعث سوء تفاهم نشود؟ آيا نمي‌توان براي مسيح لقب ديگري بکار برد که کمتر ايجاد ناراحتي کند؟ البته مسيح لقبهاي ديگري مانند "کلمه خدا" نيز دارد ولي در عين حال بايد بدانيم که ما حق نداريم کلمه "پسر خدا" را که در کلام خدا ذکر گرديده است به ميل و سليقه خود تغيير دهيم. حالا کمي به اين موضوع توجه کنيم که چرا اين اصطلاح در کلام خدا بکار برده شده است. اولين دليل اينست که اين اصطلاح نشان مي‌دهد که عيسي مسيح مي‌تواند واقعاً ذات و ماهيت خدا را براي بشر ظاهر سازد و مظهر کامل و تجلي بخش او باشد. "خدا را هرگز کسي نديده است. پسر يگانه‌اي که در آغوش پدر است همان او را ظاهر کرد" (يوحنا 1: 18). فقط پسر خدا مي‌تواند خصوصيات و صفات پدر واقعي پدر آسماني را به بشر نشان دهد. در عبرانيان فصل اول آيات 1 تا 3 مي‌خوانيم که عيسي مسيح پسر خدا و فروغ جلال و خاتم جوهر الهي است. بعيقده مسيحيان بدون شناسائي پسر، يعني عيسي مسيح، امکان ندارد بتوانيم خدا را واقعاً بشناسيم.