• وبلاگ : نقد و بررسي مسيحيت
  • يادداشت : نقد مسيحيت شماره 3
  • نظرات : 6 خصوصي ، 78 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + davood 
    بخش دوم جواب 2:

    امور الهي را بايد با ايمان قبول کرد، همانطوريکه در زندگي بسياري از چيزها را بدون اينکه کاملاً درک کنيم، با ايمان قبول مي نمائيم. مثلاً با وجوديکه از بسياري از اسرار وجود خود بي‌خبريم، در عين حال قبول مي‌کنيم که خودمان و سايرين وجود داريم. بنابرين هر چند ممکن است اسرار الهي را کاملاً درک نکنيم ولي درباره‌ي وجود او نبايد هيچ شکي داشته باشيم.

    کتاب مقدس براي ما روشن مي‌سازد که خدا واحد است و هيچ شريکي ندارد. در عين حال کتاب مقدس تعليم مي‌دهد که خدا با وجود واحد بودن يک وجوديست مرکب. اين امر با اصول عقل نيز سازگار مي‌باشد زيرا در واقع تصور وجودي که مطلقاً واحد باشد امکان پذير نيست. خدا توسط کلام خود با بشر سخن مي‌گويد و وجود کلام خدا چيزي است که وحدت مطلق را از بين مي‌برد ولي اين امر مخالف وحدت خدا نيست. همچنين ما گاهي اصطلاح روح خدا يا روح الله را بکار مي‌بريم و مي‌دانيم که خدا توسط روح خود کائنات را خلق کرد و کلام خود را به پيامبران الهام فرمود. آيا وجود روح خدا که در کتاب مقدس تشريح گرديده مخالف وحدانيت خدا مي‌باشد؟ بهيچوجه.

    براي اينکه موضوع روشن‌تر شود اکنون مثالهائي ذکر خواهيم کرد تا معلوم شود در دنيائي که خدا خلق فرموده است در وحدت، ترکيب وجود دارد. يکي از بهترين نمونه‌ها خود انسان است که اشرف مخلوقات شناخته شده است. انسان از نظر سيرت شبيه خدا مي‌باشد، عقل و عواطف و اراده دارد. در هر تصميمي که انسان مي‌گيرد اين سه جنبه ذات او شرکت دارند. مخصوصاً در مورد استدلال کاملاً متوجه مي‌شويم که در داخل انسان واحد مکالماتي صورت مي‌گيرد.

    غالباً مي‌شنويم که شخصي مي‌گويد "با خود گفتم". اين امر نشان مي‌دهد که انسان در عين وحدت داراي گوناگوني مي‌باشد. در مکالمات داخلي، چه شخصي با چه شخصي سخن مي‌گويد؟ معلوم است که يک شخص واحد در باطن خود استدلال مي‌نمايد. گاهي شخص "ازشدت شادي در خود نمي‌گنجد" و يا بعد از مدتي که بيخود شده است "به خود مي‌آيد". اين نمونه‌ها تا حدي خصوصيات الهي را روشن مي‌سازند.

    در عالم طبيعت نيز مي‌توان موارد فراواني يافت که در آنها وحدت و گوناگوني در يکجا جمع شده‌اند. وجود گرما و نور و انرژي در خورشيد نمونه خوبي است. فضا که واحد است نيز شامل طول وعرض وارتفاع مي‌باشد. اگريکي از اين سه بعد از بين برود فضا هم از بين خواهد رفت. نمونه‌هاي بسيار ديگري مي‌توان ذکر کرد که نشان مي‌دهند که خدا از خلقت، اصل تثليث در وحدت را رعايت کرده است. پس اين امر برخلاف عقل و منطق نمي‌باشد.